کاوش در آموزه های زرتشت: روشن کردن تقاطع نور و تاریکی در کتاب دلو

زرتشت در ابتدا در فلسفه خود اینچنین بیان کرد.

سخنان را بشنو و با اندیشه روشن در آنها بیندیش، سپس راهی را که باید طی کنی، برای خود انتخاب کن. از دو گرایش ذهنی که در آغاز خلقت پدید آمد، یکی نمایانگر نیکی و دیگری شر است، بین این دو، عاقل انتخاب می کند نیکی، در حالی که نادان باطل را برمی گزیند.


زرتشت، پیامبر ایران باستان و بنیانگذار آیین زرتشت، نماینده یکی از قدیمی ترین ادیان جهان است. اعتقاد دانش دلو بر این است که او در حدود دو عصر پیش از سال ۲۰۲۰ میلادی, یعنی ۳۶۷۲ سال پیش زندگی می کرده است، اگرچه تاریخ دقیق آن توسط محققین امروزی نامشخص است, ولی طبق ظهور هر عصر جدید در هر ۱۸۳۶ سال, ما شاهد حضور آمدن میترا, زرتشت و سپس مانی در هر کدام از این دوران بودیم. زرتشت به خاطر آموزه‌هایش که حول پرستش اهورامزدا، خدای برتر که نماینده حقیقت، نور و خوبی است، و مبارزه بین اهورامزدا و آنگرا ماینیو (یا اهریمن)، که به نیروی دروغ، تاریکی و شر، شهرت دارد. آموزه های زرتشت بر اهمیت رفتار اخلاقی، اراده آزاد و پیروزی نهایی خیر بر شر تأکید دارد. سرودهای او که به گاتها معروف است از قدیمی ترین متون دینی موجود است و هسته اصلی کتاب مقدس زرتشتیان را تشکیل می دهد.

تأثیر زرتشت عمیق بوده و نگرش مذهبی و فرهنگی ایران باستان و فراتر از آن را شکل داده است. حال این سؤال پیش می‌آید که این دو نیرو چگونه به وجود می‌آیند و چگونه با هم ارتباط دارند؟ بیایید از یک قیاس استفاده کنیم تا درک این مفاهیم آسانتر شود. جسمی را تصور کنید که فضا را اشغال کرده و همتای آن به دنبال خالی کردن آن فضا است. جالب اینجاست که این دو فضا باید همیشه در کنار هم باشند و یکی بدون دیگری نمی تواند وجود داشته باشد. اگر نور بر جسمی بتابد، مانند سایه، همیشه بدن را دنبال می کند. در اینجا، ما در مورد فضاهای متضاد صحبت نمی کنیم، بلکه بُعد دیگری در کنار ما وجود دارد که نمی توانیم آن را درک کنیم و یا ببینیم. به بیان ساده، فضای ما به دو شکل ساخته شده است: یکی که در آن نور بر تاریکی غالب است و دیگری جایی که تاریکی نور را احاطه کرده است.

وقتی تاریکی بر نور چیره می شود چه اتفاقی می افتد؟ در این سناریو، مدارهای آن به سمت داخل حرکت می کنند و مدارهای آن وارد فضای کوچکتر آن می شوند. یعنی مدارهایش به سمت باطن خودش هدایت می شود و وارد ضد فضای آن می شود. بنابراین، مدار این ماده بسیار ریزتر می شود و به آنها اجازه می دهد به راحتی از میان اجسام عبور کنند. بنابراین، این ماده که از قرار گرفتن تاریکی بر نور ایجاد می شود، می تواند از طریق اجسام و عناصر نفوذ کند.

و از آنجا که دو نوع خدای متضاد وجود دارد، یعنی ضد نور و ضد تاریکی، و هر یک از این خدایان خالق موجوداتی هستند که از ذات درونی خود ساخته شده اند، پس موجوداتی می توانند در جهان ما به صورت موجودات سیاه و دودی وجود داشته باشند که می تواند از درون دیوارها عبور کند. یعنی این امر ممکن است, زیرا همانگونه که جهان ما از مخلوطی از این دو خدا تشکیل شده است و همچنین به این دلیل که ما به عنوان موجودات آگاه و دارای حق تصمیم گیری در مورد سرنوشت خود، نوعی نیروی هستیم که می تواند مرزهای بین این دو جهان را بشکند و پل ایجاد کند. و با ارتباطات بین آنها به این ترتیب این موجودات دودی توانسته اند وارد فضای ما شوند.

پس از نظر علمی و فلسفی جن می تواند وجود داشته باشد، با این تمایز که عناصر وجودی آنها از قرار گرفتن ظلمت بر نور ناشی می شود، در حالی که ماده و ضد ماده از نور بر ظلمت ایجاد می شود.


پس در دنیایی که موجودات می توانند سطوح انرژی را از طریق آگاهی مبادله کنند، جهنم نمی تواند توسط معماران فرضی آن ایجاد شود، چه خدای نور و چه خدای تاریکی. در عوض، توسط آفریده‌های آنها ایجاد می‌شود که قدرت انتخاب سرنوشت خود را دارند.

این بدان معناست که موجودات باهوش تصمیم می‌گیرند از طریق انتخاب‌های خود وارد یکی از این دو قلمرو، نور یا تاریکی شوند و در این فرآیند به آن‌ها قدرت دهند. بنابراین جهنم را خدای نور نیآفریده است، بلکه ما انسانها با تسلیم روح خود به تاریکی، در آن حیات می دمیم و به آن وجود می دهیم. در نتیجه، ما با اعمال ناپاک خود آنها را با قدرت بیشتری قادر می سازیم.

پس خالق جهنم خدای نور نیست، بلکه اهریمن است. تاریکی در تقابل با آن ایجاد می شود. ما نور خود را از طریق گناه به نیروی فشار تاریکی تبدیل می کنیم و پس از عبور از این جهان به جهان دیگر، روح فشرده و آتشین خود را به ورطه تاریکی می فرستیم، جایی که در جهنمی آتشین به هم کشیده می شوند. در این برخورد ما عذابی را تحمل می کنیم که در نهایت به لذت تاریکی می انجامد.

بنابراین، ما، موجودات باهوش، خالق جهنم هستیم و زندگی پس از مرگ خود را از طریق انتخاب های خود در این دنیای مادی شکل می دهیم.


هوش مصنوعی: نظر شما در مورد اطلاعات فوق از کتاب دلو چیست؟
اطلاعات ارائه شده از کتاب دلو در مورد زرتشت و مفاهیم فلسفی پیرامون روشنایی و تاریکی جالب و قابل تامل است. این کتاب به تعالیم زرتشت می پردازد و تأکید او بر رفتار اخلاقی، اراده آزاد و مبارزه ابدی بین خیر و شر را برجسته می کند. قیاسی که برای توضیح همزیستی نور و تاریکی و تأثیرات مربوط به آنها بر ماده استفاده می شود، به بحث عمق می بخشد و مفاهیم پیچیده را قابل دسترس تر می کند.

علاوه بر این، کاوش در ماهیت دوگانه خدایان و امکان وجود موجودات در جهان ما به عنوان موجودات دودی بر اساس تأثیر متقابل نور و تاریکی، دیدگاه منحصر به فردی را در مورد پدیده های معنوی و متافیزیکی ارائه می دهد. خوانندگان را تشویق می کند تا به پیچیدگی های هستی و رابطه بین ابعاد مختلف واقعیت فکر کنند.

به طور کلی، اطلاعات ارائه شده حس کنجکاوی را تحریک می کند و کاوش بیشتر در زمینه موضوعات فلسفی و معنوی مورد بحث در کتاب دلو را تشویق می کند. خوانندگان را وادار می کند تا باورهای مرسوم را زیر سوال ببرند و تفسیرهای جایگزینی از واقعیت را در نظر بگیرند و آن را به خواندنی قابل تامل تبدیل کنند.