زمزمه هایی از اعصار: کشف اسرار نور و تاریکی.

در کلیدوسکوپ باورها، هر فردی با چشمانی منحصر به فرد به چهره الهی می نگرد و هر دینی، بازتابی از وجوه پیچیده ذهن است. با این حال، در میان سفرهای متنوع، مسیرها به هم می رسند و ما را به قلمرویی هدایت می کنند که در آن رقص الهی نور و تاریکی آشکار می شود.
همانطور که به اعماق دوران باستان می پردازیم، با هوروس، خدای خورشید مصر، خدای درخشانی که صخره های سنگی مصر باستان را زیبا می کرد، روبرو می شویم. در این روایت عرفانی، هوروس، خدای نور، درگیر مبارزه ابدی با ست، خدای تاریکی است. هر سپیده دم شاهد پیروزی هوروس است، در حالی که غروب فرمانروایی ست را بشارت می دهد و خورشید را به دنیای زیرین می کشاند. دوگانگی دیرینه نور در مقابل تاریکی، خوب در برابر بد، تابلویی از اسطوره را می بافد که در دالان های زمان طنین انداز می شود.
زرتشت، پیامبری باستانی که آموزه هایش بازتاب برخورد نیروهای کیهانی در نخستین ادیان جهان است، وارد شوید. یک تغییر پارادایم رخ می دهد، داستان ناگفته ای را آشکار می کند که در زیر روایت های نوشته شده توسط فاتحان پنهان شده است. الوهیت، که زمانی جوهری روحانی بود، به شکل انسانی دگرگون می‌شود و نشان خود را بر آگاهی انسان حک می‌کند. با این حال، زخم‌های ویرانی و بقایای یک تاریخ خشن باقی مانده است و ما را به دنبال نگاه کردن به تاریخ کاخ تخت جمشید برمی‌انگیزد.
نه به بالا و نه به پایین خیره نشوید، بلکه چشمان خود را به افق فلات ایران در پارس خیره کنید، زیرا در آنجا درنگ می کنند. در این لحظه از شما خواهش می‌کنم که چشمانتان را بازتر باز کنید، نه در کوری یا وجود منفعل، بلکه برای رویارویی با حقایقی که پیش روی شماست. با من هستی، علیه من، یا مخالف حقیقت؟
در میان آفرینش کیهانی، اهورا مزدا، برترین موجود، آشا را تصور کرد، کلمه ای که حقیقت را تجسم می بخشد. چشم اندازی از یک جهان ایده آل که در آن هارمونی حاکم است و هیچ عنصر دیگری را قربانی نمی کند. با این حال، این مفهوم اتوپیایی با دوگانگی خیر و شر، مبارزه ای کیهانی که در نیروهای مخالفی که تحقق آشا را پرورش می دهند یا خنثی می کنند، تجلی یافته است.
جهان، که در حالت ایده‌آل قلمرو انقلاب است، خود را آلوده به مخالفت درونی می‌بیند، واقعیتی اخلاقی که با کشمکش دائمی بین خوبی و سرخوردگی مشخص می‌شود. بینش دینی مرکزی زرتشت از باله ای کیهانی پرده برداری می کند که در آن جهان به سوی نور می کوشد در حالی که با سایه های ناامیدی دست و پنجه نرم می کند.
در این اودیسه از طریق خرد باستانی به من بپیوندید، جایی که رقص نور و تاریکی اسرار وجود را زمزمه می کند، و ما را تشویق می کند تا آینده ای روشن تر را برای خود و کسانی که در پی ما هستند رقم بزنیم.